مرام دلبران همبستری نیست
که یار بستری را دلبری نیست
به بازاری که یوسف می فروشند
زلیخای هوس را مشتری نیست
کسی که نورِ خود بر شب فروشد
برایش روزگارِ بهتری نیست
به خال و خط چه حاجت روی زیبا؟!؟
که عاشق را نگاه سرسری نیست
هرآنکس دل به یاری راستین داد
نگاهش بر جمال دیگری، نیست
دلِ آدم و حوا ،خوش به هم بود
بِجانشان میلِ غِلمان و پری نیست
به عشقش بسته ام دل را ،نه وصلش
مرا جز این ،خدایی ، باوری نیست
کجا بردارم از او دستِ دل را؟!؟
مسیر عشق را چون آخری نیست
نزن بر خرمنِ عشقت هوس را
که رنگ عاشقی خاکستری نیست
مهدی زکی زاده قریه علی 23/11/92
نوشته شده توسط
مهدی زکی زاده قریه علی
92/11/26:: 8:33 صبح
|
() نظر