زمین خاطره هایِ مرا بِهَم نزنید
بهار می رسد از راه،حرفِ غم نزنید
خدا به چشمِ عنایت گناه می بخشد
دوباره تهمت بی جا به متهم نزنید
برایِ آدم و حوّا بهشت جا دارد
همیشه از غضب و سوز و رنج دم نزنید
به عشق،سنگِ کنایه،و تیغِ طعنه و نیش
به آنکه در نمِ باران زَنَد قدم ،نزنید
و در کلاسِ امیدم قبول خواهم شد
به جانِ عشق ،بر اسمِ دلم قلم نزنید
(مهدی زکی زاده))
کلمات کلیدی:
دلواپس عشق نابرابر نشدیم
دلتنگِ شکستنِ صنوبر نشدیم
آهنگِ وفا به عشق را می خواندند
نشنیده گرفته ایم و از بَر نشدیم
دیدیم جوابِ غنچه تیراست...ولی
دیدیم پرنده را اسیر است...ولی
گفتیم گذشته آب هم از سرمان
گفتیم برایِ عشق ،دیراست...ولی...
از باورتان امید را کم نکنید
محدوده و ذوقِ دید را کم نکنید
باآنکه غزل ترانه دلخواه تراست
اشعارِ نو و سپید را کم نکنید
.
.
.
(م.زکی زاده 22/2/93)
++++++++++++++++++++
دلواپسیِ جوانه ما را کُشت
دلتنگی عاشقانه ما را کُشت
درهمهمه یِ سکوتِ دامنگیر
تنها شدنِ ترانه ما را کُشت
(م.ز)
قشنگه شعرچشمونت!غریبه...
قافیه یِ ترانه هاش عجیبه
شعرِنگاهت باهمه فرق داره
آهنگِ چشمات ناز و دلفریبه
تاکه می یآی ترانه تو می خونی
شهرو بهم می ریزی،خوب می دونی
سکوتِ زنگِ شعرِچشمایِ تو
توذهنِ هرکی دیدَتِت می مونی
عاشقِ شعرِ چشماته نگاهم
یه عمره عاشقونه چشم براهم
دفتر شعرت اگه سهمم بشه
می گیم ترانه هایِ عشقو باهم
((م.زکی زاده 22/2/93))
دوست می دارم تو را ای آفتابِ عالمین
ای شکوهِ صبرِ زینب(س)،سرخیِ خونِ حسین(ع)
معدن و میزانِ حقّی،(لافتی) در وصفِ توست
یاامیرالمومنین(ع)،ای حیدرِ بَدر و حُنین
.
.
میلاد مولود کعبه،اسوه ی مردی و مردانگی و عشق و ایثار و ایمان و فقیرنوازی و....بر رهروان و دوستدارانش مبارکباد...علی(ع)مرام باشیم الهی
مهدی زکی زاده قریه علی
اسوه یِ مردان علی(ع)،تصویرِ ایمان مرتضی ست
آشنا با راهِ حق ،در خطِّ قرآن مرتضی ست
می برد بردوشِ خود نان یتیمان نیمه شب
یاورِ درماندگان،یارِ ضعیفان مرتضی ست
جلوه یِ ایثار وعشق است و وفاداری به عهد
پایدار از جان و دل برعهد و پیمان مرتضی ست
وقتی آدم از بهشت آرزوها رانده شد
گفت:بی شک برزمین تمثالِ رضوان، مرتضی ست
برلبش گلخنده جاری،ابرِچشمش شبنمی
حس و حالِ آفتابِ زیرِ باران ، مرتضی ست
لافتی الا علی ،لا سیف الا ذوالفقار
ساحلِ آرامش و دریایِ طوفان مرتضی ست
اهل سنت را رفیق و مقتدایِ شیعیان
همسرِ بانویِ عالم ،شاهِ مردان مرتضی ست
جنگِ بینِ حقّ و باطل قصه یِ دیرینه ایست
موردِ تکریمِ حق و حق پرستان ، مرتضی ست
می توان سنجید با او عدل و ایمان را عیار
درقضاوت هایِ ما شاهینِ میزان، مرتضی ست
درمدارِشیرمردی همچوخورشید احمد(ص) و...
روشن از نورِ محممد(ص)،ماهِ تابان ... مرتضی ست
مبارکباد میلاد مولایِ متقیان...امیرالمومنین علی(ع)...اسوه ی شجاعت و ایمان و ایثار و مرادِ مردان مرد...و روز مرد و پدر...بر پیروان راستین رسول مکرم اسلام و اهل بیت و اصحابش
((مهدی زکی زاده قریه علی 21/2/93))
مرام مرد،وفاوصفاوپرهیزاست
سرودِصبحِ بهاری به شامِ پاییزاست
به شکوه لب نگشاید،چودردبیندوقهر
همیشه گفت وشنودش محبت آمیزاست
به چشم پاکی ورافت به بانوان نگرد
صداوصدق وصفایش غرورانگیزاست
شکوهمندوغیوراست وسربلندوعزیز
دلش از عشق وطن،خانواده لبریزاست
درعینِ شوکت وقدرت،صبوروافتاده ست
ودرمقابلِ دشمن قلندری تیزاست
چوشاه مردی وایمان-علی(ع)ست مولایش
ستمگران جهانش حقیروناچیزاست
((مهدی زکی زاده قریه علی 20/2/93))
روز مرد بر مرد مرامان مبارک باد
این که از جیب پدر بچه او باخبر است.
این که زن درک کند شوهر او دربدر است.
این که احساس کنند وضع چقدر خر تو خر است.
...بهترین هدیه ی روز پدراست
پیشاپیش مبارکتان باد آقاین....مرررررررررررررررررررررررررررررردان
تقدیم به امین عزیز...تولدت مبارک
تو آمدی و عاشقی تولدی دوباره داشت
و ماه در طلوعِ خود بِرویِ تو اشاره داشت
شبِ سکوت خسته ام گرفته جان از عشقِ تو
و از تو آسمانِ شب تلالوءِ ستاره داشت
به عطرِ گل شکفته ای،چه شعرها که گفته ای
و دفتر ترانه از تو جلوه یِ بهاره داشت
اگرچه بخت بد تمام راههایِ ما گرفت
هنوز دل از عشقِ تو امیدِ راهِ چاره داشت
و از تو عهدِ دوستی دوباره گرم بینِ ماست
اجاقِ خاطراتم از حضورِ تو شراره داشت
(م.زکی زاده)
تولدستاره و تولد شهاب شد
ترانه ی شکفتنت پراز گل و گلاب شد
تو آمدی و عشق در وجود من شکفته شد
تمام عمر رفته ام حساب بی حساب شد