پرده بردار از دلت، بی پرده بنگر خویش را
بازسازی کن به عشقت عقلِ دوراندیش را
از ریاکاران نباش و دررضایِ دوست کوش
فاش کن بی ترس و تردید از ملامت، فیش را
منصبِ خدمتگزاری بهتر است ازرهبری
داند هرسلطانِ عاقل، محترم درویش را
لحظه یِ (تبلی السّرائر)پیشِ رویِ هرکسی ست
پوست خواهد کَند یزدان، گرگِ رنگِ میش را
خوردنِ حقِّ ضعیفان درمرامِ مفسداست
عقرب از رویِ طبیعت پیشه دارد نیش را
بارالهی قهر فرما برریاکارِ حریص
لطف فرما عاشقانِ مهربانی کیش را
آمین
م.زکی زاده