هرصبح میبندم دلم را روی بالِ عشق
بادستهای شاعری بادستمالِ عشق
برلب تبسم می نشانم،باغزل گویم:
ازهرچه شاید بی خیالی،جز خیالِ عشق
پیغمبراحساس من اعجازکن، اعجاز
شایدکه آدم شد دلم باسیب کال عشق
خواب زمستان خوابها بیند پریشانی
بانو،چوبرسرمیکنی سبزینه شال عشق
فرداجواب هرکسی پای خودش باشد
خواهم به دوشم تابد وزر ووبال عشق
بعدازتو،بانو،منقرض خواهندشد بی شک
نسلِ پلنگ و چشمه ی ماه و زلال عشق
دستم دخیل خرمنِ موی شفابخشت
گویاشود ازبوسه هایت سازِلالِ عشق
م.زکی زاده????
غافل ازمعجزه ی عشق نباشیم ایکاش
جناب آقای دکترحسن روحانی،ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران در اولین روز کاری :
فرمود که:اهل اعتدال آمده ام
بی خطم و رنگم و زلال آمده ام
در دست کلید قفل ها را دارم
چون از سر سفرهی حلال آمده ام
ازجسم شما به قدرتی روحانی...
ازبین برندهی ملال ، آمده ام
برگفتن حرف حق به آواز جلیل
بر قامت کعبه چون بلال آمده ام
برشستن چشم ها و زیبا دیدن
با قوه و حول ذوالجلال آمده ام
تاچرخه ی مملکت بچرخد نیکو
درعرصه ی ممکن و محال آمده ام
چون چشم به چشمهی حقیقت دارم
بی هاله و فال و قیل و قال آمده ام
تقدیر مدبرانه در کار من است
برکاهش قصهی جدال آمده ام
از هسته با آب و دانه ره باید یافت
برپختن سیب سبز کال آمده ام
بامید موفقیت ایشان درتمامی عرصه ها و سربلندی و آبادی هرچه بیشتر ایران و ایرانی
((مهدی زکی زاده قریه علی...13/5/92))