ایدوست عجب بی دروپیکرشده تهران
ازدودسیه چهره ومنظر شده تهران
جزبرج نشینان که به هر باد سوارند
مردم همه دانندکه پنچرشده تهران
البته بفرموده ی بافنده ی این نقش
چون قالی دار آمده از زر شده تهران
برنقشه ولی گرنظری راست نمایید
بینیدکه کج رفته ویکورشده تهران
درسطل زباله پی نان آمده بابا
انگارکه بی خواهرومادرشده تهران
آمد110 تا بنوازد دهنم را
ازشعر ترم گفته مکدر شده تهران
#مهدی.زکی زاده
شهردودوآهن وغم ازغبارآزرده است
کوچه ی مهتاب,بن بست,بی قرار,آزرده است
دخترپاک احورایی نداردمیل عشق
درهراس از تهمت وازسنگسارآزرده است
نان درون سفره ی اهل ریاخوش کرده جا
مردعشق,ای وای برما,وامدار,آزرده است
اف به دنیایی که پستان راکند بالانشین
وآنکه براو عالمی چشم انتظار,آزرده است
دیدن تصویر شادی ساز وقتی شدحرام
قاب عکس از عکس های داغدار آزرده است
(سخت میگیردجهان برمردمان سخت گیر)
سهل میگیرد دلم,از کارزار آزرده است
#مهدی.زکی زاده????
دورازکوچه های شهردلمان بادآلودگی ریاوکینه وجهل انشاءالله??بلطف عشق وعلم