دلت همسایه ی دیوار به دیوار غزل
و لبت, چشمه ی جوشنده ی سرشار غزل
میشود شعر تر از جام لبانم لبریز
انجمن را چو کند عطر تو گلزار غزل
بوسه خوانی کنم از خط لبانت باشوق
خوش سروده ست ترا حضرت دادار غزل
شاعر روی تو اند حافظ و سعدی,نیما
شهریار از تو عزیز است به دربار غزل
وشکوفا شده گل از گل(شاهد),وقتی...
داده لبخند ترا, نسخه, به بیمار غزل
جای نان, باده به (درویش) محبت بدهید
سرخوش از (نغمه)ی عشق است گرفتار غزل
خالی از عشق,جهان,جای غزلخوانی نیست
گرمی از آتش عشق است به بازار غزل
#مهدی.زکی زاده 96/6/1