باران زد و گل واشد ودررقص شدآهو
گلخنده ی شبناب فراوان شده هرسو
آیات بهاری بلبت ...کاش بیایی
تاباز کنیم از نفست عقده ی گیسو
مامنتظران کرم عشق تو هستیم
روشن شب تاریک کن از دیده ی جادو
با آمدنت عمر زمستان بسر آید
در باغ کند مرغ حق از عشق تو کوکو
نه نصف جهان،کل جهان دل بتو بستند
سرزنده ز زایندگی مهر تو هر جو
خوش باش زلیخا که ببرند زبان نیز
از یوسف ما هرکه ببیند نظری رو
تا آنکه دل افطار کند از لب لعلش
محراب دعامان شده از او خم ابرو
هنگام ظهورش همه پر شور بخوانند:
باران زد وگل واشد و دررقص شد آهو
م.ز
اللهم عجل لولیک الفرج??????????????
کلمات کلیدی: