در چشم هایت طرحِ عشقی ساده داری
دو جامِ مستی آفرین از باده داری
درسِ محبت خوانده ای درمکتبِ عشق
خود مکتبِ آموزشِ دلداده داری
دل هایِ بسیاری به دامت در اسارت
زیرا مرامِ مردمِ آزاده داری
در سربلندی اسوه ای بر سربلندان
چون خٌلق و خویِ خاکیِ افتاده داری
آرام بخشی، مثلِ دریا، دشت، جنگل
تا قلّه هایِ مهربانی جاده داری
طعمِ غزل دارد تبسم هات، بانو
زآنرو چو من بسیار شاعرزاده داری
.
.
م. زکی زاده
15دقیقه بامداد 20آذر94... کرج ??????????
کلمات کلیدی: