رویای شب مزرعه ی خشک من آب است
وقتی که سرچشمه پر از باور خواب است
آن مزرعه داری که سر وقت نکوشد
هنگام درو خرمنش از ریشه خراب است
باران به بیابان گذرش هیچ نیفتد
تاچشم بیابان پر از امید سراب است
بعد از هوس میوه ی ممنوعه و تبعید
آدم دلش از اینکه زمین خورده کباب است
با موعظه ی مور سلیمان بخود آمد
دانست که دنیا همه هیچ است و حباب است
جز عشق به هر جلوه که با دوست نشینیم
مکر است و دروغ است و بر اندیشه نقاب است
((مهدی زکی زاده 28/6/92))
کلمات کلیدی: