بهترین رویاست...عشق
دفتر اشعارم از حرف ((الف)) تا ((یا))ست ،عشق
طرح پیشانی نوشتم ، جمله ای گویاست : عشق
ازطلوع آفرینش ، تا غروب اختیار
هرکجا باشیم – بی شک – همنشین ماست ،عشق
بعد اخراج از بهشت ،آدم به حوا ، با نگاه...
گفت : بعد از مرگ ما هم زنده و پویاست عشق
نیست دور و خارق العاده ، همین نزدیکی است
درمیان اشک مادر ، خنده ی باباست ، عشق
در دل ما هی –خدا- انداخت یونس را که هان
صید،گاهی میشود صیاد ، چون دریاست ،عشق
دید یوسف را به مصر و در بن چاهش ندید
نور بخش دیده ی از غصه نابیناست عشق
در دل تنهای مریم ، درنفس های مسیح
درکف موسی به نیل و در ید بیضاست ،عشق
یک زمان همراه مجنون ساکن ویرانه هاست
گاه در قصر زلیخا ،شوخ و بی پرواست ،عشق
گاه پنهان مانده عمری در درون سینه ای
گاه از تغییر رنگ چهره ای رسواست ،عشق
هم کلاغ قصه ها را میبرد تا خانه اش
هم انار دست دارا ، حسرت ساراست ،عشق
هم طبابت میکند ،هم درد باشد هم دوا
زندگانی در همه زیر وبمش ، پیداست عشق
گونه گون گویند- اما – واقع مطلب یکی ست
گاه تلخ و گاه شیرین ، گاه واویلاست عشق
بی شک اسرافیل وقتی میدمد در صور خود
خط میزان و صراط محشر کبری ست ، عشق
یک شبی بیدار مانده تا سحر ، از ماذنه...
آسمانی نغمه ای برخاست که میخواست ...عشق
با تمام سختگیری ،عاقلان هم واقفند :
باهمه سختی ، به چشم عاشقان ، زیباست عشق
وقتی از خواب طبیعت – مرگ – بیدارم کند
تازه میفهمم که دل را بهترین رویاست ...عشق
مهدی زکی زاده قریه علی 31/5/92
کلمات کلیدی: