پيام
+
[تلگرام]
دلت همسايه ي ديوار به ديوار غزل
و لبت, چشمه ي جوشنده ي سرشار غزل
ميشود شعر تر از جام لبانم لبريز
انجمن را چو کند عطر تو گلزار غزل
بوسه خواني کنم از خط لبانت باشوق
خوش سروده ست ترا حضرت دادار غزل
شاعر روي تو اند حافظ و سعدي,نيما
شهريار از تو عزيز است به دربار غزل
وشکوفا شده گل از گل(شاهد),وقتي...
داده لبخند ترا, نسخه, به بيمار غزل
جاي نان, باده به (درويش) محبت بدهيد
سرخوش از (نغمه)ي عشق است گرفتار غزل
خالي از عشق,جهان,جاي غزلخواني نيست
گرمي از آتش عشق است به بازار غزل
#مهدي.زکي زاده
96/6/1
هما بانو
96/6/15