آتش بجانم زد تمنای نگاهت
آتشفشان داری مگر جای نگاهت؟ !
میسوزم اما دود درچشمت نخواهم
اینگونه بخشیدم تصلای نگاهت
من میشنیدم،گرچه گاهی گنگ و مبهم
من دوستت دارم) درآوای نگاهت
درپیله ی خود کاشکی می ماند،یا کاش
پروانه ی دل داشت پروای نگاهت
بدنیست - گاهی - یوسف مصر نگاهم
پرسی اگر حال زلیخای نگاهت
تو رفته ای اما هنوز این سوز باقیست
دارد دلم هرلحظه سودای نگاهت
مهدی زکی زاده27/11/92
کلمات کلیدی: