پيام
+
[تلگرام]
قهوه ي فال مرا قند لبش شيرين کرد
چله ام را سحر از صحبت فروردين کرد
لحظه يِ رقص غزل، گاه تماشايش شد
تا غزالانه هوايِ گذر از پرچين کرد
پادشاهيست به زيبايي رخسار و کلام
چه کريمانه نظر بر سخن مسکين کرد
ناز کم کرد عروس چمن و بلبل مست
جرعه جرعه غزل ناب بر او کابين کرد
باد چرخاند پريشاني گيسويش را
خاطر آشفته دل تنگِ من غمگين کرد
صورتش تا به گل ناز تبسم آراست
بخت خنديد و به ناکام دلم تمکين کرد
#مهدي.زکي زاده
شبمان بخيرو بمهر
سرشار از نگاه پرمهر روي ماه دوست باد
بلطف دادارمهرآفرين
#نرنجيم_و_نرنجانيم_عشق_است

شکار لحظه ها
98/10/29

||عليرضا خان||
کابين؟!!!