با تو میونِ گریه ها میخندم
در رو به رویِ غصه ها می بندم
از تو و چشمایِ انرژی دارِت
گرم میشه شب ها و روزایِ سردم
.
.
نباشی غم می گیره روزگارم
درگیر و بی تابم و بی قرارم
خوب می دونی که جز چشایِ نازِت
نه داشتم هیچ چیزی رودوست،نه دارم
.
.
سبزه به سبزه ها گره می زنم
زل به نگاه پنجره می زنم
آرزومه دیدنِ چشمایِ تو
عشق تو حرفِ آخره،می زنم
((م.زکی زاده14/1/93))
کلمات کلیدی: